رصد بدون توجه به حل مسائل، دست ما را از نوآوری و خلاقیت خالی می‌کند

به گزارش روابط عمومی و امور بین‌الملل سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی به نقل از دبیرخانه دائمی جشنواره ملی کتاب رشد، نشست تخصصی «رصد تحولات فرهنگی در تولید و ترویج محتوای کودک و نوجوان» از سلسله نشست‌های تخصصی بیست‌ویکمین دوره جشنواره ملی کتاب رشد با حضور دکتر محمدصالح مذنبی، مدیرکل دفتر انتشارات و فناوری آموزشی، دکتر محمد سرشار، معاون سابق فرهنگی و اجتماعی معاون اول رئیس‌جمهور، دکتر میثم مهدیار، معاون پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و علی جانباز، رئیس حوزه هنری کودک و نوجوان در سالن امام خمینی (ره) مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی برگزار شد.

دکتر رضا مستمع، دبیر این نشست در ابتدا هدف از برگزاری این جلسه را رفع مشکلاتی هرچند کوچک از مسائل حوزه فرهنگ کودک و نوجوان عنوان کرد و گفت: اسناد بالادستی شامل فرمایشات مقام معظم رهبری، بیانیه گام دوم، نقشه مهندسی فرهنگی کشور، سند ملی حقوق کودک و نوجوان و سند ملی حقوق کودک و نوجوان و همچنین نیازهای پژوهشی و تجربه زیسته در این زمینه، منابعی هستند که برای رصد و اولویت‌بندی مسائل، در دسترس هستند اما کمتر به صورت محتوایی به این موضوع ورود شده است.

وی ادامه داد: بررسی قوانین نشان می‌دهد در این زمینه قوانین زیادی وجود دارد. قوانینی مانند قانون حفاظت از نوجوانان، کنوانسیون حقوق کودک، قانون حمایت از خانواده، برنامه‌های توسعه و... که در برخی موارد به حوزه کودک و نوجوان وارد شده‌اند، اما ورود محتوایی نداشته‌اند و بیشتر به حقوق اجتماعی توجه شده است تا حقوق فرهنگی.

دبیر نشست در خصوص پیشنهادات مرکز پژوهش‌های مجلس برای برنامه هفتم توسعه گفت: ارتقاء سواد رسانه‌ای خانواده‌ها و دانش‌آموزان توسط وزارت آموزش و پرورش و ایجاد دو پارک علم و فناوری ویژه پویانمایی در هر استان از جمله پیشنهاداتی بود که در این زمینه به دولت ارائه شده است.

دکتر مستمع ارزیابی وضعیت پویانمایی و پیشنهادت تقنینی؛ بررسی چالش‌های توسعه زیست بوم ویژه نوجوان و ارائه بسته سیاستی؛ واکاوی اقدامات سیاست‌گذاری در حوزه بازی‌های رقومی؛ و چالش‌های صنعت اسباب بازی و ارائه پیشنهادات تقنینی را از جمله گزارش‌های تولید شده مرکز پژوهش‌های مجلس در این زمینه برشمرد.

 

اشراف، تنظیم‌گری، حمایت از تولیدات و مشاوره به نهادها از ویژگی‌های رصد است

دکتر محمدصالح مذنبی، مدیرکل دفتر انتشارات و فناوری آموزشی درباره ویژگی‌های «رصد» گفت: رصد تحولات را می‌توان از دریچه‌های مختلف بررسی کرد. رصد به مثابه فرصتی برای شناخت عرصه و اشراف بر میدان، رصد به مثابه قرصتی برای قاعده‌گذاری و تنظیم‌گری، رصد به مثابه فرصتی برای هدایت و حمایت از تولیدات حوزه کودک و نوجوان و فعالان این عرصه و رصد به مثابه فرصتی برای تعامل با نهادهای مختلف دولتی و غیردولتی و مشاوره به این نهادها می‌باشد.

وی در تبیین ویژگی شناخت و اشراف رصد گفت: چگونه رصد کنیم که با آهنگ تحولات همراه باشد؟ محور اصلی تحولات فرهنگی چیست؟ کدام محور است که اگر به آن بپردازیم، بقیه مسائل پیرامونی را هم می‌توان تحلیل کرد؟ چقدر از ظرفیت فناوری استفاده می‌کنیم؟ چقدر از ظرفیت گروه‌های نخبگانی استفاده می‌کنیم؟ تقاطع‌گیری بین پیمایش‌ها و نخبگان لازم است.

دکتر مذنبی درباره ویژگی قاعده‌گذاری، هدایت و حمایت رصد نیز گفت: در رصد به عنوان فرصتی برای قاعده‌گذاری باید ببینیم چگونه نتایج رصد را در قاعده‌ها اشراب کنیم؟ در رصد به عنوان فرصتی برای هدایت و حمایت درخصوص نحوه چگونگی مداخله تأمل شود که نظارت ما فقط پسینی نباشد؟ مداخله پسینی ما بی‌فایده است.

مدیرکل دفتر انتشارات و فناوری آموزشی با بیان اینکه آموزش و پرورش کار بزرگی است و با بخشی‌نگری مسائل حل نمی‌شود عنوان کرد: همه دستگاه‌ها باید به وظایف خود نسبت به تعلیم و تربیت عمل کنند. گزاره‌های سند ۲۰۳۰ به‌دنبال این هستند که مدرسه را از رسمیت بیندازند و این خطر است. در حالی که سند تحول بنیادین می‌گوید مدرسه مرکز تحول حتی در محله است.

 

رصد، هجمه‌ها به فرایند فرهنگی را شناسایی می‌کند

دکتر محمد سرشار، معاون سابق فرهنگی و اجتماعی معاون اول رئیس‌جمهور در ادامه این نشست با اشاره به اینکه رصد دارای دو بعد غیر تجربی (تئوریک) و فنی (تکنیکال) است و گفت: اگر این دو بعد را نشناسیم دچار مشکل می‌شویم. رصد در بُعد فنی، یک مهندسی معکوسِ مدیریت فرهنگی است. با رصد می‌خواهیم هجمه‌های وارد شده در فرایند فرهنگی را شناسایی کنیم تا بتوانیم معکوس آن را انجام بدهیم.

وی ادامه داد: مدیریت استراتژیک را باید از مدیریت فرهنگی جدا کرد. چون برنامه‌های استراتژیک در دنیا موفق نبوده‌اند. در مدیریت‌های صنعتی ۷۰ درصد و در مدیریت‌های فرهنگی بالای ۹۰ درصد از برنامه‌های استراتژیک شکست خورده‌اند. بنابراین اگر رصد بخواهد به مدیریت استراتژیک کمک کند، خود مدیریت استراتژیک شکست خورده است و فقط حجم پرشماری از داده‌ها تولید می‌شود که بی‌فایده‌اند.

دکتر سرشار به لزوم شناخت سه محیط در مدیریت فرهنگی اشاره کرد و گفت: محیط‌های داخلی مانند محیط داخلی سازمان‌ها و ادارات، محیط‌های محلی مثل محیط داخل کشور، محیط جهانی و... باید به درستی شناسایی بشوند. در فضای مجازی، زبان، محیط محلی را مشخص می‌کند. در رأس هرم مدیریت فرهنگی، نظریه‌پردازی قرار دارد. در لایه دوم سیاست‌گذاری راهبردی، در لایه سوم تربیت نیروی انسانی و در لایه چهارم رسانه‌ها و محیط‌های توزیع مانند فرهنگسراها و کتابخانه‌ها. در محیط‌های جهانی نیز حوزه‌های تمدنی مطرح است.

وی ادامه داد: سایر فرهنگ‌ها نسبت به ما چهار حالت دارند. برخی مهاجم هستند، مثل تهاجم فرهنگ غرب. برخی رقیب هستند، مثل اسلام سنتی که منتظر است ما نباشیم و جایگزین ما شود. برخی هم سو هستند، مانند تمام جبهه مقاومت در منطقه و برخی فرهنگ‌ها هم خنثی هستند، مانند یک فرهنگ در آفریقا که با ما هیچ کاری ندارد.

دکتر سرشار مراحل رصد تئوریک مدیریت فرهنگی را چنین برشمرد: در جلوه بیرونی ابتدا مصنوعات و دست‌سازها، در مرحله بعد رفتارهای مصرف‌کننده، سپس ساختارهای فرهنگی، افراد مؤثر، خط‌مشی‌ها و مفاهیم و فلسفه‌ها باید رصد شوند.

در بعد فنی (تکنیکال)، مهم‌ترین مسئله تجربه بشری است. باید از تجربه بشری برای تکنیک استفاده کنیم. هر چند ابزارها در نتایج مؤثر است اما فعلاً چاره‌ای نداریم. معمولاً مدیران فرهنگی ما را با «ترندها» و «ترین‌ها» گول می‌زنند. آیا ترندها به معنای مؤثرترین کارهاست؟ پاسخ منفی است. تولید داده‌های کمی در رصد ساده‌ترین کار است. عددها گمراه‌کننده هستند. در رصد اگر به داده‌های کیفی نرسیم، عملیات درستی طراحی نمی‌کنیم. برای مثال درست است که جامعه مذهبی ما مؤمن‌تر شده است اما شیطان‌پرستی هم عمق زیادی پیدا کرده و این مسئله و شکاف بزرگ است که نمی‌توان به آن بی‌توجه بود.

 

رصد باید مسئله محور باشد

در ادامه این نشست علی جانباز، رئیس حوزه هنری کودک و نوجوان گفت: ما در یک روند تبدیل از جهان سومی به جهان اولی دچار مقطع نوجوانی شده‌ایم و در ساختار دولتی در آن می‌دمیم. ابداع این مقطع پشتوانه سیاسی و ریشه در آمریکا دارد در حالی که خود آن‌ها از این نامگذاری منصرف شده‌اند. دولت قبل با یک فایل اکسل سن جوانی را از ۱۵ تا ۲۹ سال به ۱۸ تا ۳۵ سال تغییر داد و آمار ازدواج و اشتغال و مسکن را حل کرد و در ۳۰ مورد قانون، سن جوانی را از ۱۵ به ۱۸ تغییر داده است. سن نوجوانی بنیه دینی ندارد. ما مقطع‌سازی کرده‌ایم و برای آن در حال تولید محتوا هستیم و به‌دنبال تأسیس شورای عالی نوجوانان هستیم که کار اشتباهی است. دوره نوجوانی دوره سیالی است. از طرفی با توسعه گونه (ژانر) مواجهیم و تولیدات ما در سیطره انواع جدید ژانر قرار گرفته است. ژانر هیجان، ترس، وحشت، جهان موازی، خودآزاری، نابودی جهان، توهم، پادآرمان شهری، گمانه‌زنی و...

در مجموع ۶۳ نوع ژانر از داستان‌های تخیلی (فان فیکشن) استخراج شده است. زامبی‌ها امروز به‌عنوان عنصر زیبایی‌شناختی استفاده می‌شوند. بنابراین از حیث محتوا با توسعه گونه‌ها (ژانر) مواجهیم و سوء مصرف داریم. گونه‌های سرگرمی متعددی مانند اتاق فرارها، چک استوری، اپیزود، سریال‌های خانگی و... وجود دارند که شناخت ما از آن‌ها کم است. اگر از مسئولان ملی فرهنگی در جمهوری اسلامی درباره «گیم استریم» بپرسیم اکثراً آن را نمی‌شناسند.

رئیس حوزه هنری کودک و نوجوان درباره موضع تألیف و ترجمه در آثار کودکان و نوجوانان گفت: نسبت ترجمه به تألیف طبق آمار خانه کتاب ۴۰ به ۶۰ است اما این آمار اشتباه است زیرا کتاب‌های نقاشی را هم جزء تألیف به حساب آورده‌اند. این نسبت در ویترین کتاب‌فروشی‌ها ۸۵ به ۱۵ است. ما با بنگاه‌هایی به نام ناشران ترجمه‌ای مواجه هستیم. امروز به رژیم مصرف نیاز داریم. آمار می‌گوید کودکانی که کمتر از دو ساعت کتاب می‌خوانند، کمتر از افرادی که بیشتر از دو ساعت کتاب می‌خوانند، دچار آسیب می‌شوند. در نماد بیشترین هزینه‌ها را انجام داده‌ایم اما کم‌ترین نتیجه به دست آمده است. از طرفی هم‌زیستی ما با مخاطب کم است. رصد باید مسئله محور باشد.

 

سیاست یعنی انتخاب مسئله اصلی از بین انبوه مسائل بدون گم شدن در انبوه داده‌ها

دکتر میثم مهدیار، معاون پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات صحبت خود را با موضوع «ابتذال رصد» آغاز کرد و گفت: در دهه ۸۰ مفهوم نظام مسائل و امروز موضوع رصد را مبتذل کرده‌ایم. لفاظی‌هایی که در مورد رصد انجام می‌شود نشان دهنده تهی بودن ماست. امروز رصد به‌جای اینکه مسئله ما را حل کند و فربه‌ای داده‌ها به جای اینکه به ما کمک کند، ما را در انفعال انداخته و دست ما را از نوآوری و خلاقیت خالی کرده است. چون اعتماد به نفس نداریم. رصد خوب است اما مقدماتش هم مهم است. مقدمه رصد این است که بدانیم سیاست یعنی انتخاب. چیزی به نام نظام مسائل نداریم‌. هنر این است که بدانیم کدام مسئله اصلی است و آن مسئله اصلی را انتخاب کنیم.

سیاست یعنی انتخاب آنچه به‌عنوان مسئله اصلی شناسایی شده و شجاعت انتخاب و اعتماد به نفس انجام آن. یعنی گم نشدن در انبوه داده‌ها. یعنی انتخاب اولویت ایستادن بر آن. اولویتی که نه تنها مسائل را حل کند، بلکه جهان‌گیر شود. مثلاً در نظرسنجی‌های اخیر گفته می‌شود سرمایه اجتماعی روحانیت کاهش یافته است. این گزاره به تنهایی ما را دچار اشتباه می‌کند. اما اگر بدانیم سرمایه اجتماعی سلبریتی‌ها و همه گروه‌های مرجع در همه جای دنیا نیز افت کرده است، نگاهمان نسبت به گزاره اول تغییر پیدا می‌کند.

دکتر مهدیار در باب موضوع شکاف نسل‌ها گفت: به یکباره بحث شکاف نسلی باب می‌شود که بحثی وارداتی است. بعد از آن تمام فضای فکری به‌سمت درک بیشتر نسل‌های پایین‌تر توسط نسل‌های بالاتر باب می‌شود و همین موضوع شکاف را عمیق‌تر می‌کند. جالب اینکه هم‌اکنون کشورهای مبدأ به سمت پیوند نسلی رفته‌اند و در آمریکا «روز ملی یادآوری» تعریف می‌کنند. در دبیرستان‌ها، دانش‌آموزان را به ثبت تاریخ شفاهی تشویق می‌کنند و بزرگ‌ترین سیاست کلان اجتماعی را از این طریق پیش می‌برند. خودشان را با آمار و ارقام نمی‌ترسانند.

معاون پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با اشاره به اینکه سیاست‌گذاری فرهنگی به‌معنای داشتن یکسری منابع برای حل یک سری مسائل است گفت: اگر شناخت ما از منابع درست نباشد کاری از پیش نمی‌بریم. منابع چیست؟ منابع فرهنگی ما ادبیات، تاریخ و دین است که سیاست‌گذار کلان ما این منابع را نمی‌شناسد اما آن را تحلیل می‌کند! این ابتذال است.

حوزه هنری ۴۵۰ میلیارد در سال بودجه دارد که در نهایت یک فیلم، دو کتاب و چند مستند تولید می‌کند. سال گذشته در «پویش هیستوری» فقط با سه میلیارد تومان ۷۰۰ هزار دانش‌آموز را درگیر کرد. اگر حوزه هنری و وزارت ارشاد که به دنبال مخاطب هستند و آموزش و پرورش که به دنبال محتوا است، با هم فعالیت کنند، مسائل حل می‌شوند. اگر فضای بسته آموزش و پرورش برداشته شود، محتوا به فضاهای آموزشی و منابع آموزشی وارد می‌شود. با آموزش و پرورش صحبت می‌کنیم، متوجه نمی‌شوند. دفتر تألیف کتاب‌های درسی گروه علوم اجتماعی دو سال است که مسئول ندارد. تا تصمیمی جدی گرفته نشود بی‌فایده است. آموزش و پرورش مهم‌ترین متولی جوانی و نوجوانی در کشور است و تا زمانی‌که اصلاح نشود، همین داده‌های رصد کار را خراب‌تر می‌کند چون اعتماد به نفس مسئول را می‌گیرد. نماد بعد از ۱۰ سال نتوانسته همان داده‌ها را هم دسته‌بندی کند و ارائه بدهد. چون نمی‌داند داده‌ها را برای چه می‌خواهد. نیازمند ایده کلان است. صحنه روشن است فقط باید مشکلات تعاملی نهادی را حل کنیم.

 

جهت مشاهده گزارش تصویری این نشست اینجا را انتخاب نمایید.